انسان بر اثر جایگاهی که در عالم هستی دارد ، حق انتخاب داشته و نوع انتخاب نشانگر شخصیت و ضمیرباطن شخص است . در یک جمله باید گفت : انسان چیزی جز حاصل انتخابهایش نیست . در ادارة اجتماع بشری ، هر کسی را به کاری مشغول و مسیر معلمی از تمامی انتخابهای دیگر مجزا و رهروانش حامی ارزشهای واقعی بوده و ماهیت درونی فرد در انطباق با نوع انتخاب وی قابل سنجیدن است . معلم راهی را برگزیده که بهترین است . ولی پراز نشیب و فراز ، که مستلزم تحمل دردها و رنجها و تلاشهای فراوانی است . لذا باید امیدی به بلندای فلک ، و دلی به وسعت کهکشان ، و قلبی سرشار از مهر و رؤفت داشته باشد . تا بتواند نوری به تاریکی و ظلمت بتاباند . اگر رهرو عاقلانه و عامدانه و با علاقمندی به این مسیر آمده باشد ، با تحمل همه چیز قاطعانه تا پایان خواهد رفت . ولی اگر دست روزگار برخلاف میل باطن ، اورا به مسیر معلمی انداخته باشد ، باید گفت که : در خوشبختی و سعادت به رویش باز شده ، و اگر غافل نشود باید کاری کند که شایستة نام معلمی گردد . برای این امر پرداختن به مطا لعة مداوم اساس کار است . غرور و طمع مادی بلای مسیر و از آنجا که معلمین ا لگوی تمام نما برای دانش آموخته ها می باشند ، هرگز نباید احساس یاس و نا امیدی خودرا بروز دهند . اظهار غرور حتی در موقع کشف تازه ها زیان بار و مقدمات را برای ظهور غفلت فراهم می آورد . معلم بایستی در هر سطحی خودرا دانشجو بداند و هیچگاه از مطالعه دست نکشد . معلم وظیفه دارد دایماً در تکاپو برای شناخت هرچه بیشتر و افزایش معلومات خود باشد . بنابراین فارغ ا لتحصیل شدن در مقطعی خاص پایان راه تحصیل نیست . بلکه نقطة عطفی برای پیشروی در مسیر خواهد بود . رهروان باید هیچگاه از موانع نهراسند ، و از برخوردهای ناراحت کننده ، درکار خود دلسرد نشوند . و همواره با شور و شوق به نور افشانی بپردازند . قطعاً مشکلات مادی برای معلمین واقعی ، موقعیت زندگی را زیر سؤال خواهد برد ، در آنحال است که معلم ، رسا لت اصلی خودرا با پذیرش برتری ارزشهای معنوی برمسایل مادی نشان خواهد داد . معلم نبایستی بدون برنامه وطرح درس و آمادگی لازم داخل کلاس شود ، چراکه دانش آموزان در انتظار اندیشة موزون او برای تکامل فکری خود می باشند .
معلم در فکر آینده هست ولی هرگز نگران آن نخواهد شد . درمسیر معلمی مال بیش از حد دنیایی ، اندوخته نمی شود . لذا برای رسیدن به ثروت مادی باید از مسیر معلمی کناره گرفت ! نه اینکه معلم در بدست آوردن مال فراوان عاجز باشد ، بلکه به آن اعتقاد ندارد . معلم هدفش تغییر در افکار و رفتار انسانهاست ، و طا لب اندیشه و سعادت معنوی است .
در رویارویی با دانش آموختگان ، احترام و ارج نهادن به هویت انسانی آنان اولین قدم است . تا اینکه آنان احساس هستی نموده و آنگاه با اظهار وجود از معلم خود ، دانش و معرفت بیاموزند . لذا هرگونه تنبیه بدنی و حرفهای زشت در بساط معلم وجود ندارد . مهرورزی بطور عام شیوة معلم است همچون بارانی که بر همه چیز میبارد و هیچ تبعیضی در کارش نیست . او برای همه کس دل می سوزاند ولواینکه حتی یک نفر هم برای او دل نسوزاند .
خلاصه اینکه معلم راهنمای بشر هویت گم کرده است .
معلم را فکر و عزم راسخ است همه حال او پرسش و پاسخ است
سید محمد فواد ابراهیمی
SMF - E